بـلافـاصـله پـس از مـرگـم …

مـرا بـه خــاکــ نسپـاریــد؛

دوسـتـانــ اشنایان عادتـــ دارنــد کـه…

دیــــر بیــاینـــــد…!!

شاید هم باز نیامدن!!!


دلـــم میــخواهــــد بـخــوابـــم!!!

مثــــل...

مـآهـــی حـوضمــآن کـه...

چنــد روزیــست روی آب خوابیــــده...


یک تولد ؛ یک مرگ

زندگی یعنی این !

سو ختن  , ساختن , چشم به آخر داشتن

فاصله یک نفس است

زندگی نغمه غمباره ی یک فاخته است...

که تمام دنیا میله های قفس است...

ما همه محکومیم

زندگی با اعمال شاقه

از تولد تا مرگ , از تولد تا مرگ , از تولد تا مرگ...


آجر می چینم

روی هم

دور تا دورِ بودنــــم

آنقـدر که دیــواری شود

تا هیچ احسـاســی

... ... ... نـتوانــد سَــرَک بکشد و

سَر به سَرم

بگذارد...

من جــایی از دیــروز جــا مانـــدم

که دست هایم را

زیرِ بــــــاران شستم از "عشــــق"

اما . . .

من جلوی دهانم را می گیرم،

وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایم ندارد!!!

این روزها من . . .

خدای سکوت شده ام؛

خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،

خط خطی نشود . . .!!!

چند وقتیست هر چه می گردم . . .

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم 

نگاهم اما . . .

گاهی حرف می زند ،

گاهی فریاد می کشد . . .


خیاط خوبی ست خدا

اما دل مرا

به عمد یا سهو،

نمی دانم!!

شاید بی هوا تنگ به سینه ام کوک زد...

 


همــــیشـهـ دقــیقا وقـــــتی پـر از حـــرفی

وقتـــی بغــــض میکـــنی

وقتـــی دآغونــــی

وقــــتی دلــت شکــــستـهـ

دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ

انقــــدر حــرف دآری کـــهـ فقــط میتونــی بگــی :

"بیخـــیآل"...


يك قرن سكوت مي خواهم!

به احترام تمام حرفهايي كه ننوشته،كشته شدند.

به احترام تمام دلخوشي هاي نوپايي كه قتل عام شدند.

سكوت صد ساله مي خواهم در سوگ لبخندهايي كه زاده نشده، سقط شدند....


گوش کن خاموش ها گویا ترند

در خموشی های من فریاد هاست

(فریدون مشیری)

سکوت میکنم . . .بگذار حرف های دلم  انقدر یکدیگر را بزنند تا بمیرند . . .‏!‏